نگاهی به زندگی لودویگ فون میزس
- توضیحات
- بازدید: 3431
سوسیالیسم محکوم به شکست است
لودویگ فون میزس یکی از آخرین شاگردان مکتب اقتصادی اتریش بود. او دکترای خود در حقوق و اقتصاد را از دانشگاه وین در سال 1906 دریافت کرد. یکی از بهترین آثار او، «نظریه پول و اعتبار» بود که در سال 1912 منتشر شد و در طی دو دهه بعدی به عنوان راهنمای پول و بانکداری مورد استفاده قرار گرفت. در آن میزس نظریه اتریشی مطلوبیت نهایی را به پول نیز بسط میدهد.
از نظر میزس دلیل مطلوبیت پول توانایی خرید کالاهای دیگر توسط آن است نه ذات خود پول. میزس در همان کتاب بحث میکند که چرخههای تجاری به دلیل توسعه کنترل نشده اعتبار بانکی به وجود میآیند. در سال 1926 او موسسه اتریشی تحقیقات چرخه تجاری را بنیان گذاشت. تاثیرگذارترین شاگرد او فردریشهایک بعدها نظریات چرخه تجاری میزس را توسعه داد.
یکی دیگر از قابلتوجهترین نظریات میزس این بود که سوسیالیسم از نظر اقتصادی محکوم به شکست است. در مقالهای در 1920، میزس اینگونه نوشت که یک دولت سوسیالیست نمیتواند محاسبات اقتصادی لازم برای سازماندهی موثر یک اقتصاد پیچیده را انجام دهد. با اینکه اقتصاددانان سوسیالیستی چون اسکار لانگه و آبا لرنر با او مخالفت کردند، اما اقتصاددانان مدرن متفقالقولند که بحث میزس به همراه توضیحات هایک بر آن درست است. میزس معتقد بود که حقیقتهای اقتصادی از یکسری بدیهیات روشن نشأت میگیرند و نمیتوان آنها را به صورتی تجربی آزمایش کرد. او نظرات خود را در مهمترین اثرش، کنش انسانی و سایر اثراتش شرح داد هرچند که چندان در جذب اقتصاددانان خارج از مکتب اتریش موفق نشد. میزس همچنین یکی از طرفداران مهم لسه فر بود؛ او معتقد بود دولت در هیچ جای اقتصاد نباید دخالت کند. جالب اینجاست که حتی میزس نیز چند استثناي مهم برای این دیدگاه داشت. به عنوان مثال او معتقد بود که سربازی وظیفه در دوران جنگ قابل توجیه است.
از 1913 تا 1934 میزس علاوه بر اینکه اقتصاددان اتاق بازرگانی وین بود، در دانشگاه این شهر نیز بدون حقوق به تدریس ادامه میداد. در اتاق بازرگانی او مشاور اقتصادی ارشد دولت اتریش بود. برای فرار از نفوذ نازیها در زادگاهش اتریش، میزس در سال 1934 به ژنو رفت و در آنجا تا سال 1940 که به نیویورک مهاجرت کرد، استاد موسسه آموزشی مطالعات بینالملل بود. او از سال 1945 تا 1969 که بازنشسته شد استاد میهمان دانشگاه نیویورک بود. نظرات میزس -در زمینه منطق اقتصادی و سیاستگذاری اقتصادی- طی دوران انقلاب کینزیها که اندیشه اقتصادی آمریکا را از دهه 1930 تا دهه 1960 به دست گرفتند از محبوبیت چندانی برخوردار نبود. ناراحتی میزس از انقلاب کینزیها و همچنین نابودی زادگاهش توسط هیتلر او را از دهه 1940 به بعد بسیار تندخو کرد. تفاوت میان برداشتی که او در ابتدا نسبت به خودش به عنوان یک عضو جریان اصلی حرفه خود داشت و برداشتهای بعدی او از خود به عنوان یک اقتصاددان مطرود کاملا در «نظریه پول و اعتبار» مشخص است. در بخش اول که در 1912 نوشته شده است، بحثها منطقی و خونسردانه است؛ اما آخرین بخش که در دهه 1940 اضافه شد، گوشخراش است. میزس تاثیر فراوانی بر جوانان داشت. مکتب اتریش در ایالات متحده بخش عمدهای از وجود خود را مدیون استقامت میزس است.